ایلات و طوایف لک:
ایلات لک وطوایف لکستان در زاگرس میانی اتحاد وهمدلی
ایلات لک
عثمانوند یا ایل هوزمانن: منطقه ی عثمانوند در جنوب کرمانشاه
جلالوند 1: در جنوب کرمانشاه و همجوار عثمانوند
جلالوند 2: کرند غرب در کرمانشاه
ایل بالوند: هلیلان، زردلان و ماهیدشت
کوشوند: هلیلان و زردلان
خالوند: فهوار محال، درودفرامان و ماهیدشت کرمانشاه-سرفیروزآباد روستای سراب و سخر علیا
ایل جلیلوند: دینور تویسرکان
پایروند: کوه پرآو در شمال شرقی کرمانشاه، منطقه ی درودفرامان در شرق کرمانشاه
ایل همه وند،حمیدوند: منطقه ی درودفرامان چمچمال در شرق کرمانشاه
شیرازی یا شیرازوند: منطقه ی درودفرامان
احمدوند: انکوخاصی علیاو، قسمتی از درودفرامان
ایل حسنوند: ایل یوسفوندالشتر در استان لرستان
یوسفوند: الشتر در استان لرستان
کلیوند یا کولیوند: الشتر کنار رودخانه ی سیمره ،نهاوند
فلک الدین: خاوه بین نهاوند، الشتر، سیمره
کرم علی یا کرم علی وند: خاوه، دلفان از شمال غربی لرستان بین کرمانشاه هرسین و الشتر
کاکاوند: هرسین، چمچمال و نورآباد دلفان
موسی وند: انتهای خاک خاوه
ایل نورعلی: شمال طرهان، خاوه
ایل ایتیوند ایوتین در هرسین دلفان کوهدشت
اولادقباد: کنار رودخانه ی سیمره و در شهرهای دلفان ،کوهدشت و هرسین
بیژنوند: صفرخانی، حیدبگی، بیژنوند حانی و جنوب پل سیمره به طرف سرابله
نامی وند: منطقه ی ماهیدشت کرمانشاه
منطقه ی هلیلان: هلیلان، کنار رودخانه ی سیمره
منطقه ی ماهیدشت: بخش سرفیروز آباد
میروند: خاک الشتر
فلانی: کاکارضا
لک: اسفندآباد، چهار کاد، علی وردی
قلابوند: کوه طافا، کوه هشتاد پهلو
گراوند، رومانوند، آدینه وند، روماینوند، ماولین یا بوالیند، کرنالوند، کرناتی، کوشکی، ازدجوند یا ازدج، آزادبخت: محل سکونت جنوب غربی خرم آباد، جنوب دلفان، بین رود کشکان و سیمره، خاوه و طرهان
ایل بیرانوند: بیرانوند دارای دو قسمت است. بیرانوند یاراحمد و بیرانوند مال اسد. ایل بیرانوند از طایفه های فراوانی تشکیل شده است.
دالوند، هلیلان، بالاوند، دینارآوند، زینل وند، سکوند، کبیر کوهی، کر، مهکی یا محکی، بادرانی: طوایف پشتکوه لکی محل سکونت آنها در جنوب کرمانشاه، رودخانه ی سیمره، دزفول، بین النهری، جنوب کرمانشاه، کولک و ارکوازی
آبدامانی، دشتی یا دشتی وند، قلم مراد خانی، کید خورده وند، دیناروند، ریزوندی، همایون وند، خیر یا خیروند، قنیوند، شمس الدین و خضروند: نزدیک آبدانان، دهلران، بیک و سوسیان، تمین و کرازان
غیاثوند، جلیلوند، کاکاوند: اطراف قزوین و ملایر
پولدوند، عبدالوند، حاجی وند، عیسی وند: ایل های لک در منطقه ی بختیاری، سالاروند، خانه جمالی
لک، سهرابی یا سهرایوند: اطراف سیرجان در استان کرمان
چهار ملیلوند، لک، رحیمی: ایل های لک در منطقه ی قشقایی فارس، وندا، کرانی، لک، منطقه ی همراه عمله در دو فرسخی حنا، قسمتی در چهار فرسخی یزدخواست، کنار رودخانه ی رحیمی
طایفه جمور یا جمیر بزرگترین طایفه کوچنده این قوم است که در مناطقی بین کرمانشاه و همدان و کردستان عراقسکونت دارد.
ایل چهاردولیدر منطقه چهاردولی شهرستان شاهیندژدر جنوب آذربایجان غربی و شهرستان قروهدر جنوب شرقی استان کردستانو شهرستان اسدآباددر غرب استان همدانساکن هستند و با زبان لکیصحبت میکنند
قیاسوند (قیاسی. غیاثی یا غیاثوند) نام یکی از ایلات بزرگ لک و لک زبان است که در ایران و عراق زندگی میکنند. طایفه قیاسوند از هفت تیره تشکیل شده است. طوایف قیاسوند در استان ایلامدر دره شهر، دهلران، آبدانان و در استان لرستاندر خرم آباد، ملایر، نهاوند، و پلدختر و استان کرمانشاهو استان زنجان، رودبار، منجیل، لوشان، طرازان، تهران ساکنند. در عراق اکثر در شهرهای الحی البدره و الکوت ساکنند لازم به ذکر است که در عراق این طایفه را با نام فیلی) القیسی) میشناسند.
هوزمانوند،بالاوند،جلالوند ایلات لکتبار ولکزبان در غرب وجنوب غربی کرمانشاه منطقه بوژان سرفیروزاباد
ایل خزل، ایل ترکاشوند،ایل زوله در نهاوند کنگاور اسداباد تویسرکان وهمدان
ایل زنگنه ،کلهر در کرمانشاه،اسلام اباد،گیلان غرب ایلام ،سرپل ذهاب ،کرندغرب ،وتویسرکان
ایل مافی وند ایل بوتویی وند در کرمانشاه،قزوین ابیک لوشان و حومه کرج
ایل بیژنوند ،بیجنوند در ایلام وبخشهایی از صحنه وهرسین
ایل شاهیوند در دلفان الشتر خرم اباد
دهستان لکستان در در استان آذربایجان غربیو عدهای از ساکنان میانکاله و روستای زاغمرز از توابع بهشهر مازندران خود را لک میدانند. چهاردولیها نیز از لکها هستند. تیرههایی از لکها در استانهای قزوین و خراسان ساکن هستند.
بخشهایی از طوایف لک در کردستان ترکیه، سکونت دارند بخشهایی از طوایف لک در کرکوک و خانقین در کردستان عراق، سکونت دارند.
لکهای کرکوک (منطقه تق تقکرکوک) که عبارتند از روستاهای: قشقه، خورخور، آومار و چند روستای دیگر.
لکهای منطقه دشت اربیل که عبارتند از روستاهای: دوشیوان، آودلوک، اصحاب لک و بعدها در سراسر دشت پراکنده میشوند و از این طوایف تشکیل شدهاند: ابراهیمی، اسماعیلی، خمان و جردیسی. البته کلمه لک در اسامیجغرافیایی بسیاری دیده میشود که عبارتند از: روستای جدیده لک، برایم لک، آودلوک (ئاودهل لهک)، اصحاب لک، روستای لک خورماتو، به لکهای منطقه خورماتو لک گرمیانی میگویند.
سر پرسی سایکسدرباره لکها میگوید: بخشی از لکها در سال ۱۲۷۹ شمسی (۱۹۰۰ میلادی) از جیرفت به سمت گیسکان میروند که ییلاق و قشلاقدارد. طوایف لک عبارتند از: درمریدی، گوالی، لیاسی، میرزایی، یارغایی، خواجه دایی، زردشتی، شهسوار، تهرانی، درویشی، تمرادی، سهرابی، خرو، زرایی، چارچی و گداری. کتاب آمار ایران در سال ۱۳۶۱ شمسی “لک” را به این طوایف تقسیم میکند: سرگداری، کوچک خانی، مهنی، سلطان شیخ و عرب سلنار. طایفه جمور یا جمیر بزرگترین طایفه کوچنده این قوم است که در مناطقی بین کرمانشاه و همدان سکونت دارد. بخشی از این قوم در مهران و دهلران و خوزستان سکونت دارند و در تابستانها نیز به سمت کوهستانهای کرمانشاه و همدان کوچ میکنند. بخشی دیگر از قوم جمور در شمال خانقین سکونت دارند، حکومت عراق نام قوم جمور را به قوم «جبور» عربی تغییر داده بود در حالی که جمور از لغت «گمو» به معنای سیار (کوچنده) گرفته شده است. به احتمالی بسیار قوی لکهای ساکن در استانهای کرکوک، سلیمانیه، اربیل و موصل هم از طایفه جمور باشند. طایفه جمور در کردستان شرقی از بخشهای زیر تشکیل شده است: عبدلی، گومه یی، به رازی و شاهی. جیمز موریتی جهانگرد انگلیسی که در سال ۱۸۱۰ میلادی از ایران دیدن کرده است، میگوید: لک در سراسر ایران پراکنده شده است و طایفهای بزرگ است و از چند بخش تشکیل شده است. در اصل ایرانی اند و خود را کرد میدانند، نویسنده در ادامه میگوید لکهای کرمان در سال ۱۰۵۰ قمری از بندرعباس به این منطقه آمدهاند. وزیری نیز میگوید در منطقه برنجان کوهستانی، چندین نام جغرافیایی دیده میشود که دربردارنده عنوان “لک” هستند که متعلق به “لک”هاست. در ادامه اینگونه درباره طوایف لک ساکن در این منطقه میگوید: درمریدی، گودالی، میرازیی، خواجه، زروسی، شهسواری، تهرانی، درویشی، غزاوی خدر. در سال ۱۲۷۹ سر پرسی سایکس میگوید: گیسکان منطقهای کوهستانی است که قوم لک در آن ساکن اند. اکبر وقایع نگار میگوید: بیشتر لکهای لکستان در کلیایی و کرمان و استان کردستان ساکن اند و شماری از لکها نیز به اجبار در اصفهان سکونت داده شدهاند.
آیت محمدی کلهر میگوید: هداوند یکی از طوایف بزرگ قوم لک است که همراه با کریم خان زندبه شیراز رفتهاند. پس از به روی کار آمدن قاجارها به دستور آقا محمد خان قاجارلکها به مناطقی چون اطراف تهران، دماوند، ورامین، لار، توچال و بخش ایوانکی، روستاهای سنگاب و کرسی علیا، کرسی سفلی و چنداب منتقل شدند. شماری از آنها نیز در ساوه و زرند و قزوین ساکن شدند. لک هداوند در شهرستان ایوانکی استان سمناناز سه طایفه اصلی سیرس، خانی و میرزایی تشکیل شدهاند و در مجموع بالغ بر ۴۲ طایفه را شامل میشوند. همچنین آقا محمدخان قاجارشماری از لکها را به کلاردشت مازندران منتقل کرد. ژوکوفسکی میگوید: لک یکی از اقوام «تلخ دشت» است که در سال ۱۸۸۵ به آنجا منتقل شدهاند، لکها به گویشی نزدیک به گویش هورامیتکلم میکنند. تلخ دشت در جنوب غربی شیراز واقع شده است. ژوکوفسکی در بخش ۴ کتابش میگوید: لکهای طایفه جاویدی ممسنی به گویش لریممسنی سخن میگویند، همچنین میگوید طایفه دیگری از لکها به نام لک زندی در میان ممسنیها دیده میشود که بخشی از آنان در شیراز ساکن اند. در اینجا اشارهای به زبان یا گویش لکهای زندی نشده است. د. جمشید صداقت کیش در کتاب کردان پارس و کرمان از لکهای ساکن میان قشقاییان سخن به میان آورده و میگوید: امروز در طایفه کشکولی قشقایی خانوادههایی ساکن اند که به لک مشهورند و به زبان ترکی تکلم میکنند، اما میدانند که در اصل کرد هستند. بخشی از لکهای استان کردستان نیز در دوران کریم خانزند در این منطقه ساکن شدهاند و بیشتر آنها در اسفندآباد و منطقه برزاب ساکن بوده و به کار کشاورزی مشغول اند.
لکهای کردستان ترکیه: همچنین در مناطقی از کردستان ترکیهساکن اند که عبارتند از: قارهمان، کونیا، آسکی شهر، نیغده، قیصری، مرشف جوروم، ویرشهر، جوقراوادنه. لکهای ترکیه به زبان ترکی تکلم میکنند. احتمال میرود که توسط دولت عثمانیبه این منطقه منتقل شده باشند.
لکهای کردستان عراق: در مناطقی از استان دیاله تا استان موصل دیده میشوند و در مناطقی از خورماتو، داقون، خانقین، کرکوک، چند روستای نزدیک به تق تق و در سراسر دشت اربیل پراکندهاند و از بستوره تا قراج چند روستای مستقل در این دشت متعلق به لکهاست که عبارتند از: جدید لک، آو دلوک، دوشیوان و حوشترالوکی قراج و چند روستای دیگر. همچنین در غرب موسل و در چند روستای شبک ساکن اند و به گویش شبکی تکلم میکنند
آسام لرفیلی
مگه میشه؟؟؟ یه قوم کهن و باستانی
با این همه ایل و طایفه از خود یک حکومت محلی نداشته باشه؟؟؟ در دوران صفوی…آل بویه ..سلجوقیان…؟؟؟مردم خود قضاوت کنند؟؟؟ آزادی بیان…..؟؟؟